خوشگل شیطـــون

کـاش گنـاهے کنمْــ ڪِـﮧ مـجـازاتـش تبعیـد بـﮧ قلـب تـو بـاشد

سکوت

دو شنبه 30 بهمن 1391 ساعت 21:13 | بازدید : 964 | نوشته ‌شده به دست رَهــ‗__‗ــا | ( نظرات )

+فروغ میگفت از ف پرسیدم بره خدمت دلش واسه تو(یعنی من )تنگ میشه ؟

+اونم سکوت کرده .

+یعنی چی این سکوت ؟

امتیاز مطلب : 0

تعداد امتیازدهندگان : 0

مجموع امتیاز : 0

مرسی

دو شنبه 30 بهمن 1391 ساعت 21:5 | بازدید : 887 | نوشته ‌شده به دست رَهــ‗__‗ــا | ( نظرات )

+سحرجان ممنون جوابمودادی بهشون اعتمادنمیکنم

+مطمئن باش دیگه مثل قبل بهشون توجه نمیکنم

+مرسی

راستی امروز ف ودیدم ظهرکه دیدمش لباس زردخالص پوشیده بود.خوشم نیومد.گفتم اینقدبدم میادیکی زردبپوشه ...باخودم گفتم کت سیاه بیشتربهش میاد...شبش دیدم کت سیاهشوپوشیده

+دل به دل راه داره !

امتیاز مطلب : 0

تعداد امتیازدهندگان : 0

مجموع امتیاز : 0

بی لیاقتا

دو شنبه 30 بهمن 1391 ساعت 16:34 | بازدید : 872 | نوشته ‌شده به دست رَهــ‗__‗ــا | ( نظرات )

سلام

+hich vaght خودتوواسه کسی که میدونی لیاقت نداره dargir نکن

+عاشقونه نگاش نکن

+بهش محل نده

+این تصمیم قطعی منه دیگه اوناروhargezنمیخوام

+نخواستم

+هرگز!

امتیاز مطلب : 0

تعداد امتیازدهندگان : 0

مجموع امتیاز : 0

عشق

یک شنبه 29 بهمن 1391 ساعت 22:40 | بازدید : 877 | نوشته ‌شده به دست رَهــ‗__‗ــا | ( نظرات )

اینجاکسی هست که بگه وقتی یه پسربگه ازفلان دخترخوشم میادیعنی چی ؟

+لطفاجواب بدید!

میدونیدچیه من ازپسرعموم خوشم میادچون میدونم پسرخوب ومودب وخوش تیپیه خیلی بهم احترام میذاره اهل اون کارهم نیست حدود21سالشه خیلی باشخصیت وباادبه درکل دوسش دارم به هیچ چیزدیگه هم فکرنمیکنم نحتی بودن بااون .خواهرزادش میدونست ازش خوشم میادواسه همین بهش گفته اونم خندیده وگفته منم ازش خوشم میادحالالطفاجواب بدید...!!!

+آقاسجادواقعاحس میکنی حس اون بهم هوس باشه ؟نمیدونم والاشایدشماراست میگی .

امتیاز مطلب : 0

تعداد امتیازدهندگان : 0

مجموع امتیاز : 0

my love ?

یک شنبه 29 بهمن 1391 ساعت 13:26 | بازدید : 845 | نوشته ‌شده به دست رَهــ‗__‗ــا | ( نظرات )

+من دارم اینهمه خودموواسه اون دوتامیکُشم آخرشم به هیچ کدومشون نمیرسم !

+جدی میگم

+همه میگن انشالله توی دانشگاه باخیلی بهترهاآشنامیشی

+راستش ازهمه چی بگذریم باتموم دیونه بازیهای ب بازم دوسش میدارم

+نمیدونم چراولی ازته قلبم دوسش دارم کاش یه کاری بخاطرم میکرد

+پسرخوبیه ولی حیف .....

+امیدوارم هردوشون خوشبخت بشن وامیدوارم تابهشون نرسیدم ...

+دل بستشون نشم .

+i love you

امتیاز مطلب : 0

تعداد امتیازدهندگان : 0

مجموع امتیاز : 0

شنبه 28 بهمن 1391 ساعت 17:26 | بازدید : 857 | نوشته ‌شده به دست رَهــ‗__‗ــا | ( نظرات )

امتیاز مطلب : 0

تعداد امتیازدهندگان : 0

مجموع امتیاز : 0

شنبه 28 بهمن 1391 ساعت 17:16 | بازدید : 821 | نوشته ‌شده به دست رَهــ‗__‗ــا | ( نظرات )

کاش حداقل به جای 10تا4بلدبودی بشماری

اماحاضربودی واسم کاری کنی

هیچ وقت تنهات نمیذاشتم تورو....

امتیاز مطلب : 0

تعداد امتیازدهندگان : 0

مجموع امتیاز : 0

جمعه 27 بهمن 1391 ساعت 20:15 | بازدید : 744 | نوشته ‌شده به دست رَهــ‗__‗ــا | ( نظرات )

امشب بازهم پستچی پیر محله ی ما نیومد

یا باید خانه مان را عوض کنم

یا پستچی را !

تو که هر روز برایم نامه می نویسی ، مگه نه . . . ؟

امتیاز مطلب : 0

تعداد امتیازدهندگان : 0

مجموع امتیاز : 0

تصمیم

چهار شنبه 25 بهمن 1391 ساعت 15:6 | بازدید : 825 | نوشته ‌شده به دست رَهــ‗__‗ــا | ( نظرات )

سلام خیلی حس قشنگیه که بعدازچندلحظه به خودت بیای وبفهمی که اصلاتوفکرشون نبودی

آره ،دیگه بهشون فکرنمیکنم .ومیخوام اززندگی لذت ببرم .بادوستام ،خانوادم ....

ودیگه پیغامی براشون نمیفرستم .چرامن پاپیش بکشم ها؟

امروزسرکلاس ادبیات کلی خندیدیم وخاطراتمونوتعریف کردیم .این باعث شدلحظات قشنگ زندگیموبه یادبیارم

وبه تصمیمی که گرفتم افتخارکنم .

چون میدونم جملات الهام بخش - قسمت هفتم

حال وکردی هااان ؟این من بیدم ودیگه عاشق نیستم چون ودونم نبایدخودموسبک وکنم برم جلوجیگر

امتیاز مطلب : 0

تعداد امتیازدهندگان : 0

مجموع امتیاز : 0

ناراحتم من

سه شنبه 24 بهمن 1391 ساعت 13:28 | بازدید : 1017 | نوشته ‌شده به دست رَهــ‗__‗ــا | ( نظرات )

امروزدوستم زنگ اول نیومدمسموم شده بود

منم که تنهانشسته بودم توردیف من هیچ صندلی نبود

خیلی احساس تنهایی میکردم تازه اینقددلم گرفته بودمیخواستم گریه کنم اماجلوخودموگرفتم

نه بخاطراینکه اون نبودبلکه بخاطراینکه اون روزیادهمه بدبختیهاومشکلاتم افتاده بودم یادب یاف ...

فکرمیکردم که هیچ حسی بهم ندارن وبراشون مهم نیستم

الانم همین حسودارم یه حس ناامیدی وناراحتی شدیددارم

این هفته وهفته گذشته یه روزخوش ندیدم زمان دیرمیگذره وپشت سرهم خبربدانگاردوران خوشی تموم شده

نوروزجمعاهمگی شایدبیان خونمون منم تواین فکرم که چی بپوشم چیکارکنم ااای وااای

خیلی حس قشنگیه بفهمی یکی به یادته ودوست داره اماحیف من تجربه نکردم

شماتجربه کردین ؟

پس خوش به حالتون این شانسانصیب مانمیشه

امتیاز مطلب : 0

تعداد امتیازدهندگان : 0

مجموع امتیاز : 0

برنامه

دو شنبه 23 بهمن 1391 ساعت 13:20 | بازدید : 927 | نوشته ‌شده به دست رَهــ‗__‗ــا | ( نظرات )

ببخشیدواسه اینکه یادم نره میخوام بنویسم که چی به فروغ بگم :

1_به ف بگودلش واسم تنگ میشه

2_به ب بگواگه منم بگم بروخدمت بازم نمیری ؟بعدش بگومن خیلی عصبانیم بگومیام میزنمت ها

3_به ف بگوناراحت نشه گفتم خواهرشوهرمنظوری نداشتم

4_بروبه ف بگومن گفتم این ف باکی میحرفه هاااان ؟

5_ف دقیقاراجع به من چی گفته وچه حسی بهم داره ؟البته اینومطمن نیستم بپرسم یانه ؟آخه دیگه اون نیست

6_به این ب هم بگوپاشوبروخدمتت اینقدمغرورم نباش دیگه داره حرصم درمیاره هردتون برین خدمت تاخیال منم راحت شه بشینم درسام بخونم نه

7_شارژم تموم شد

8_سلام مامانت اللخصوص ف وب برسون مواظب خودت وف جونم باش فعلا

مکالمه خوبی بود؟

امتیاز مطلب : 0

تعداد امتیازدهندگان : 0

مجموع امتیاز : 0

ف داره میره خدمت

دو شنبه 23 بهمن 1391 ساعت 13:3 | بازدید : 820 | نوشته ‌شده به دست رَهــ‗__‗ــا | ( نظرات )

سلام امروزفروغودیدم .میگفت ب دیگه نمیره سربازی

پرسیدم ف کجاکارمیکنه گفت داره تونوروزمیره خدمت

خیلی حالم گرفته شدفروغوبغل کردموگفتم :دلم براش تنگ میشه

میخوام دادبزنم

تازه داشت ازت خوشم میومدحالانیستی اس هاموتوگوشی فروغ چک کنی نیستی خودتوبذاری جای غروغ تابامن بحرفی اونم دوسال !وقتی برمیگردی من دیگه دیپلممو گرفتم

راستی !فروغ میگفت دیشب نشسته بودتوتاریکی باتلفن میحرفید.بعدش رفته پاگذاشته رودست ف اونم دادزده :

چته نمیبینی مگه کوری ؟بعدش فروغ گفته باکی میحرفی ؟گفته باطرفم

منظورش چی بودیعنی باکی داشته حرف میزده اه اه اه

اعصابم ریخت بهم .چرا؟

میخوام ازش بپرسم دلش واسم میتنگه یانه ؟

به ب هم میگم خیلی نامرده ازدستش ناراحتم که نمیره خدمت دیگه دوسش ندارم بایدرومن خط بکشه

احساس میکنم یه دختری توزندگیشون هست واسه همین دیگه بهشون هیچ توجهی نمیکنم

آخه من باشمادوتاچی کارکنم هااان؟آخه حالمم بپرسیدمگه چتون میشه نامردا؟من اینقدپیغام میفرستم

دیگه دوستون ندارم

امتیاز مطلب : 0

تعداد امتیازدهندگان : 0

مجموع امتیاز : 0

دو شنبه 23 بهمن 1391 ساعت 13:2 | بازدید : 779 | نوشته ‌شده به دست رَهــ‗__‗ــا | ( نظرات )

امتیاز مطلب : 0

تعداد امتیازدهندگان : 0

مجموع امتیاز : 0

سلام

یک شنبه 22 بهمن 1391 ساعت 20:5 | بازدید : 922 | نوشته ‌شده به دست رَهــ‗__‗ــا | ( نظرات )

سلام .ببخشیدعجله دارم

هنوزبهم خبرندادن که اون چی گفته ؟

اون شب داداش فروغ جای فروغ اس میدادومن گه فکرمیکردم فروغه جوابش دادم

ازاونجایی که ف (داداش فروغ )دوسم داره توپیاماش بهم گفت که ب هیچ جوابی نداده وتوبایدفراموشش کنی

منم که کلی گریه کرده بودم وفکرمیکردم که براش اهمیتی ندارم بهش گفتم اسم منوجلوی ب نبره

اونم پرسیدکه چرااون روزگفتی خواهرشوهرمگه ف برات مهمه ؟اینجابودکه فهمیدم خودشه واس دادم آره مهمه .

نمیدونم حرف منوگوش میده یانه وبخاطرمن میره سربازی ولی خودش ضررمیکنه .

فرداهمه چی مشخص میکنم ومیپرسم که آیاف وب واقعادوسم دارن ؟یانه ؟

امتیاز مطلب : 0

تعداد امتیازدهندگان : 0

مجموع امتیاز : 0

رویا

چهار شنبه 18 بهمن 1391 ساعت 13:58 | بازدید : 820 | نوشته ‌شده به دست رَهــ‗__‗ــا | ( نظرات )

alt

چه حس قشنگیه

رویات بشه حقیقت

وتوهنوزفکرمیکنی خوابی ومیگی :یعنی حقیقت داره ؟آخ کاش نصیب مامیشد

امتیاز مطلب : 4

تعداد امتیازدهندگان : 1

مجموع امتیاز : 1

شایدحالم را...

چهار شنبه 18 بهمن 1391 ساعت 13:56 | بازدید : 700 | نوشته ‌شده به دست رَهــ‗__‗ــا | ( نظرات )

alt

هوس کرده ام خوب نباشم

شایدحالم رابپرسی

امتیاز مطلب : 0

تعداد امتیازدهندگان : 0

مجموع امتیاز : 0

ثابت میشه عشقت

چهار شنبه 18 بهمن 1391 ساعت 13:42 | بازدید : 755 | نوشته ‌شده به دست رَهــ‗__‗ــا | ( نظرات )

alt

یعنی میخوای چی بگی ؟آیاحاضری بخاطرمن بری ؟

ببین اگه تو...بخاطرمن ازخواسته خودت زدی ورفتی هیچ وقت تنهات نمیذارم ازدستت نمی دم

اگه برات مهم نبودفکرنکنم منم برات مهم باشم

واگه گفتی نه یعنی من برای توهیچی نیستم

حالاخوددانی گلم .عشقت ثابت میشه وتکلیف منم مشخص

alt

امتیاز مطلب : 5

تعداد امتیازدهندگان : 1

مجموع امتیاز : 1

چهار شنبه 18 بهمن 1391 ساعت 13:30 | بازدید : 784 | نوشته ‌شده به دست رَهــ‗__‗ــا | ( نظرات )

alt

شایدتومنودوست نداشته باشی ...

اگه بفهمم ناراحت میشم ...

مثل دیشب که بی خودگریه کردم ...

هنوزنفهمیدم چی گفتی

اون شب که تووخواهرزادتوباهم دیدم قلبم میتپید

امانفهمیدم بخاطرتومیتپه یااون که دوسم داره

دوستم داشته باش چون من

alt

امتیاز مطلب : 0

تعداد امتیازدهندگان : 0

مجموع امتیاز : 0

امروز

سه شنبه 17 بهمن 1391 ساعت 22:55 | بازدید : 843 | نوشته ‌شده به دست رَهــ‗__‗ــا | ( نظرات )

امروزهردوشون رودیدم .

خیلی خوشحالم .اوناهم منودیدن .

خیلی نگام میکردن .بالاخره ریسک بزرگوانجام دادم وازش درخواست کردم که بره خدمت .

وااای خدااگه قبول نکنه چی ؟

امتیاز مطلب : 0

تعداد امتیازدهندگان : 0

مجموع امتیاز : 0

امروز

دو شنبه 16 بهمن 1391 ساعت 16:53 | بازدید : 893 | نوشته ‌شده به دست رَهــ‗__‗ــا | ( نظرات )

دیدمش .

نشسته بود.قربونش برم الهی که هنوزلباس سیاهشودرنیاورده

اشک توچشام جمع شد....خیلی زیاد...واسه همین صورتموبرگردوندم تامنونبینه

سرش پایین بودومثل همیشه منوندید.موهاش دیگه دراومده بودازبس سربازی نرفته .

میخوام بهش بگم اگه من بگم بروسربازی میری ؟

ریسک خیلی بزرگیه .شایداون دوسم نداشته باشه ولی هدف من فقط کمک کردن بهشه

هم اینکه بدونم دوسم داره یانه .

اگه بگه آره یعنی واقعااقعادوسم داره میدونی چرا ؟

ازبین این همه آدم توفامیل که بهش گفتن برونرفته اونوقت من بگم بروبره یعنی خیلی دوسم داره

که بعیدمیدونم همچین کاری کنه

قربونت برم الهی کاش پیشت بودم گریه میکردم تاتوروناراحت نبینم کاش میتونستم دلداریت بدم پسرعمو

امتیاز مطلب : 0

تعداد امتیازدهندگان : 0

مجموع امتیاز : 0

یک شنبه 15 بهمن 1391 ساعت 14:51 | بازدید : 865 | نوشته ‌شده به دست رَهــ‗__‗ــا | ( نظرات )

دلم به حال دلم میسوزه

همیشه دفنه اینجااین

امتیاز مطلب : 0

تعداد امتیازدهندگان : 0

مجموع امتیاز : 0

کاش میدونستم دوسم داری .

یک شنبه 15 بهمن 1391 ساعت 14:46 | بازدید : 820 | نوشته ‌شده به دست رَهــ‗__‗ــا | ( نظرات )

alt

امتیاز مطلب : 0

تعداد امتیازدهندگان : 0

مجموع امتیاز : 0

کاش کسی میفهمید

یک شنبه 15 بهمن 1391 ساعت 14:45 | بازدید : 706 | نوشته ‌شده به دست رَهــ‗__‗ــا | ( نظرات )

alt

امتیاز مطلب : 0

تعداد امتیازدهندگان : 0

مجموع امتیاز : 0

مانمیشویم

یک شنبه 15 بهمن 1391 ساعت 14:44 | بازدید : 867 | نوشته ‌شده به دست رَهــ‗__‗ــا | ( نظرات )

alt

امتیاز مطلب : 0

تعداد امتیازدهندگان : 0

مجموع امتیاز : 0

یک شنبه 15 بهمن 1391 ساعت 14:42 | بازدید : 973 | نوشته ‌شده به دست رَهــ‗__‗ــا | ( نظرات )

alt

امتیاز مطلب : 0

تعداد امتیازدهندگان : 0

مجموع امتیاز : 0

یک شنبه 15 بهمن 1391 ساعت 14:40 | بازدید : 836 | نوشته ‌شده به دست رَهــ‗__‗ــا | ( نظرات )

alt

امتیاز مطلب : 0

تعداد امتیازدهندگان : 0

مجموع امتیاز : 0

حاله من +

یک شنبه 15 بهمن 1391 ساعت 14:32 | بازدید : 890 | نوشته ‌شده به دست رَهــ‗__‗ــا | ( نظرات )

این روزها جای خالی ” تـو ” را با عروسکی پر می کنم

همانند توست مرا ” دوست ندارد ”
احساس ندارد !
اما هر چه هست ” دل شـکـســتـن ” بلد نیست

امتیاز مطلب : 0

تعداد امتیازدهندگان : 0

مجموع امتیاز : 0

یک شنبه 15 بهمن 1391 ساعت 14:29 | بازدید : 867 | نوشته ‌شده به دست رَهــ‗__‗ــا | ( نظرات )

اینقدر کــﮧ برای “خـــر” کردن من سـعے کـردے

بـراے خـودتـــــ وقتــــ میگذاشتے حتمــا “آدمــــــ” میشدے

امتیاز مطلب : 0

تعداد امتیازدهندگان : 0

مجموع امتیاز : 0

یک شنبه 15 بهمن 1391 ساعت 14:25 | بازدید : 975 | نوشته ‌شده به دست رَهــ‗__‗ــا | ( نظرات )

رفته ای ؟؟؟
بعضی ها بهش میگن قسمت
اما من تازگیها بهش میگم به درک . . .

امتیاز مطلب : 0

تعداد امتیازدهندگان : 0

مجموع امتیاز : 0

یک شنبه 15 بهمن 1391 ساعت 14:22 | بازدید : 754 | نوشته ‌شده به دست رَهــ‗__‗ــا | ( نظرات )

بــــــــــــــــــعضی ها را دَر جوب بایــَد شــُست
تــا لــَجن ها هَمه خوشحــال شــَوند کــه
کــَـثیف تـــَر اَز خوُدشــان هَم هــَست . . .

امتیاز مطلب : 0

تعداد امتیازدهندگان : 0

مجموع امتیاز : 0